با توجه به شرایط حاکم بر دوره امامت امام باقر(ع) به نظر میرسد یکی از نکاتی که در مرکز توجه امام باقر(ع) بوده و آن امام بزرگوار برنامهها و اهداف خودش را طبق آن تنظیم کرده، بحث هدایتگری شیعیان با توجه به جریانهای علمی است. منظور از جریان علمی شیوهای برای تفکیکاندیشههای علمی فرد یا گروهی است. عالمان معمولاً برای تبییناندیشههایشان و تفکیک آناندیشهها از اندیشههای سایر علما خط مشیای را مشخص کرده و میپیمایند. آنها در مسیر پیمودن خط مشی خود پیروانی دارند و عملکرد آن پیروان در سیر تاریخی خود فراز و فرودهای قابل رصد، ارزیابی و ردیابی دارد.
در گفتوگو با حجتالاسلام دکتر سید قاسم رزاقی موسوی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ضمن بررسی سیاست علمی فرهنگی حاکمان دوره و تأثیر آن بر جامعه شیعه، جریانات علمی موجود در جامعه شیعه عصر امام باقر علیهالسلام را مورد بررسی قرار دادهایم.
ائمه(ع) گنجینه داران علوم الهی
دکتر رزاقی موسوی در ابتدا و با اشاره به سیاستهای علمی و فرهنگی دولت اموی بیان میکند: اندیشه اعتقادی و اصولی که از سوی ائمه(ع) مطرح و توسط شیعیان در جامعه پیگیری میشد، مشروعیت حکومت امویان را زیر سؤال میبرد. امویان برای مشروعیت بخشی و تداوم حکومت اقداماتی مانند بهرهگیری از سیاست حدیثسازی و نسبت دادن آن به پیامبر(ص)، ترویجاندیشه جبرگرایی، نواندیشی دینی یا التقاط فرهنگی و تلاش برای بیرون راندن تفکر اهلبیت(ع) و نظام فرهنگی اسلام مبتنی بر امامت و ولایت؛ انجام میدانند تا این طریق فرهنگ اسلامی را به چالش بکشانند.
او به تشریح رویکرد شیعیان در برابر سیاست فرهنگی دولت اموی پرداخته و بیان میکند: شیعیان در برابر این رویکردها دو مواجهه متفاوت انتقادی و اولویت دادن به مبارزه نظامی و دیگری رویکرد علمی فرهنگی و رعایت تقیه داشتند. گروهی که به تقیه اعتقادی نداشتند با ترجیح رویکرد سیاسی به اقدام نظامی رویآورده و حل مشکلات جامعه را در مبارزه سیاسی و حذف حکومت اموی جستجو میکردند. گروهی دیگر از شیعیان به تبعیت از امام، سیاست مدارا در پیشگرفته و به تعامل علمی و فرهنگی روی آوردند. این گروه در برابر سیاستهای فرهنگی دولت اموی که درصدد احیای فرهنگ جاهلی و کم رنگ نمودن یا حذف اندیشههای اهلبیت(ع) بود، به پیریزی نظام ولایی مبتنی بر تعالیم قرآن، اندیشهها و رهنمودهای ائمه(ع) پرداختند. بنابراین میتوان گفت، نظام فرهنگی و تمدنی شیعیان بر پایه اسلام و قرآن چیده شد.
او ادامه میدهد: شیعیان در مقام عمل برای تحقق بخشیدن این اندیشهها با موانعی مواجه بوده و شرایط اجتماعی متفاوتی داشتند اما گام نخست برای تحقق آن، تشکیل جامعه اعتقادی منسجم و واحد امامیه بود. این جامعه اعتقادی شاخصههایی نیز دارد. ضرورت وجود حجت در عالم یکی از آنهاست که امام باقر(ع) در تفسیر آن ضرورت بقای عالم را حضور امام دانستند که در صورت نبود امام این عالم از بین خواهد رفت. شناخت امام و تبعیت وی نیز از ضروریات در جامعه اعتقادی امامیه به شمار میآید و امام باقر(ع) در پاسخ به زراره بر لزوم شناخت امام تأکید نموده است. همچنین در گفتوگو با فضیلبنیسار تأکید دارند که هیچ عذری از مردم پذیرفتنی نیست مگر با شناخت امام. شاخصه دیگر مرجعیت علمی امام است. امام باقر(ع) با تأکید بر مرجعیت علمی ائمه(ع) و ضرورت اخذ معارف دینی از آنان، مسیر صحیح کسب علم را ائمه(ع) معرفی نمودند و مصداق «فاسئلوا اهل الذکر» را برای اخذ علم، اهلبیت(ع) دانسته و آنها را خزانهداران علم الهی معرفی نمودند. البته تحقق و تثبیت این شاخصهها در جامعه شیعه مرهون تلاشها و آموزشهایی استکه از سوی امام و اصحاب صورت گرفته است. آموزشی که مسیر علمی فرهنگی شیعیان پیرو اهلبیت(ع) را از آسیبهای احتمالی مانند تفسیر به رأی و عقلگرایی محض به دور نگه داشته است.
جریانهای علمی دوران امام محمد باقر(ع)
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به مهمترین جریانهای علمی دوره امام محمدباقر(ع) نیز اشاره کرده و توضیح میدهد: گسترش قلمرو جهان اسلام و به دنبال آن یکپارچهسازی قلمرو حکومت توسط حکام اموی، کاهش آشفتگی سیاسی در مدینه؛ نقش علما را در ایجاد فضای فکری و فرهنگی جامعه را بالا برده و رونق مباحث کلامی و فقهی در جهان اسلام را به دنبال داشت. حضور پر رنگ اصحاب و شیعیان امام در این عرصه علمی و فرهنگی میتوانست بسیار مفید و تأثیرگذار باشد. در این شرایط، عالمان شیعه و اصحاب امام باقر(ع) که اهتمام خود را بر نشراندیشهها و عقاید شیعی گذاشتند، با دو خط فکری متفاوت اما مبتنی بر اخبار و احادیث ائمه(ع) دو جریان متمایز را در فضای علمی و فکری دوره موجب شدند.
او اظهار میکند: خط فقهی یکی از آن جریانات است. در عصر امام باقر(ع) یعنی دهههای آخر قرن اول و دهههای اول و دوم قرن دوم هجری، زمان ظهور فقهای بزرگی بود. از این رو امام به فقها توجه ویژه داشت و بر جایگاه علمی و معنوی اهل بیت(ع) در دسترسی به احکام اهتمام میورزید و اصحاب نیز با مراجعه به امام بر محتوای فقهی و احکام دست مییافتند. جریان دیگری که در میان اصحاب امام باقر(ع) وجود داشت، بیشتر به دنبال چرایی اندیشههای دینی و احکام فقهی بود. از این رو به صرف مشاهده اخبار و روایات قانع نشده و برای دستیابی به احکام بهگونهای به دنبال اقناع خود و ارائه تحلیلهای عقلانی برای پذیرش بهتر عقائد و احکام بودهاند.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه میگوید: دو جریان علمی شیعی در جامعه پیروانی داشت که با توجه به جایگاه و ویژگیهای شخصیتی آنها، میتوانست در سیر جریانات و تحولات آن تأثیرگذار باشد. جریاناتی که دستاوردها و پیامدهایی در جامعه علمی شیعه داشته و میتوان در این فرصت محدود به برخی از آنها اشاره کرد. شرکت در مجلس درس امام باقر(ع) در مسجدالنبی در کنار مجلس درس اندیشمندان مختلف به منظور بهرهمندی از دانش امام از نکات قابل توجه در بررسیهای این دوره به شمار میآید. این حضور ارتباط عمیقتر شیعیان با امام(ع) در مدینه و سؤال از آن حضرت و دانش افزایی آنان در زمینههای مختلف علمی و اعتقادی را به دنبال داشت. علاوه بر آن با شکلگیری جامعه اعتقادی شیعه، ظهور علما و بزرگان شیعه در دوره امام باقر(ع) از دیگر ویژگیهای جریانات علمی این دوره به شمار میآید. اصحاب تحت هدایت امام(ع) و با استفاده از رهنمودهای حضرت در تلاش بودند تا در فضای علمی نقشآفرین بوده و اندیشههای شیعی و دیدگاههای علمی خود در موضوعات مختلف را تبیین نمایند.
دستاوردهای شیعیان در عصر امام باقر(ع)
این پژوهشگر دینی ادامه میدهد: اصحاب امام در زمینه آگاهی بر علوم نقش متفاوتی داشته، هر کدام در زمینههای مختلف دارای تخصص بودند و امام افراد و پرسشکنندگان را متناسب با سؤالشان به سوی آنها ارجاع میداد. در این دوره تلاش شیعیان تحت هدایت امام باقر(ع) پررنگ بود، بهگونهای که میتوان این اقدامات را پایه حوزه علوم دینی و شکلگیری جامعه اعتقادی شیعه دانست. رسیدن به مقام افتا و فراگیری قواعد استنباط نیز از پیامدهای دیگر جریانهای علمی دوره حضرت بود.
دکتر رزاقی موسوی در پایان تأکید میکند: مهمترین دستاورد شیعیان در عصر امام باقر(ع) را میتوان آغاز نهضت علمی و تحرکات جدی شیعیان در راستای تبیین نظام اعتقادی خود دانست که بعدها در زمان امام صادق(ع) به کمال میرسد. بررسی اجمالی جریانهای فکری و اجتماعی شیعیان، نشان از طرح اولیه مهمترین مسائل فکری و کلامی شیعی در همان دوران سه امام اول شیعیان دارد. به عبارتی آنچه براساس ملاکهای حداقلی، موجب تمایز شیعه از غیرش میشد از همان ابتدای پیدایش شیعیان تا قبل از قیام امام حسین(ع) در جامعه اسلامی مشخص بود اما این مقدار را نمیتوان برای تمایز هویت فکری و اعتقادی شیعه از دیگر فرق اسلامی کافی دانست. با توجه به فضای سیاسی ضدشیعی از سوی حاکمان در دوره ائمه نخستین، بهرهمندی اعتقادی و سیاسی امام سجاد(ع) نقش مهمی در زمینهسازی برای تبیین عقاید شیعی داشت که در دوره زمانی امام باقر و امام صادق(ع) از طریق نهضت علمی پیگیری و مکتب شیعه به لحاظ اعتقادی تکامل پیدا کرد.
نظر شما